یک، دو، سه، چهار، پنج، .
هزارویک، هزارودو، هزاروسه، .
پس چرا تموم نمیشی؟
گاهی وقتها فکر میکنم که چطور میشه کسی رو که با سیوهفتهزارونهصدوپنجاهوهشت رابطهٔ مختلف به آدم وصل میشه از زندگی بیرون کرد.
نمیخوای بری؟
خستهم کردی!
از همه ببرم که ولت کنم؟ خوب میشه اینجوری؟!
ای بیبصر، من میروم؟ او میکشد قلّاب را!
نگاه کن که زمستان گریخته است! - دوم دی
مقابلم ملکی می به استکانم ریخت، بدون اینکه بپرسد «بیاورم؟» آورد!
میشه ,بری؟ ,خستهم ,کردی ,نمیخوای ,بیرون ,کردی از ,خستهم کردی ,از همه ,همه ببرم ,ببرم که
درباره این سایت